پیغام رسانی واقعه عاشورا
اکنون به ترجمه قسمتی از گفتار یکی از نویسندگان سنی مصری نیز در این باره توجه فرمایید: استاد توفیق ابوعلم رئیس هیات مدیره مسجد نفسیه خاتون و معاون اول وزارت دادگستری مصر در کتاب «فاطمه زهرا» درباره دخترش زینب می نویسد:
هرکس تاریخ زندگانی و مبارزات عقلیه بنی هاشم «زینب» را به دقت بررسی نماید با ما هم عقیده خواهد شد که نهضتی که حسین(علیه السلام) علیه کفر و ارتداد بر پا نمود اگر زینب نمی بود و وظایف سنگین خود را پس از شهادت برادر انجام نمی داد و زمام امر را بر مراحل اسارت خانواده پیغمبر در دست نمی گرفت؛ این چنین سامان نمی یافت وآن رستاخیز خونین به چنین نتیجه مطلوب نمی رسید.
آری، خلود و جاودانگی نهضت حسینی تنها در گرو همت عالی این بانوی بزرگ است که در واقع حلقه ی اتصال و پیوند آن فاجعه ی بلا، با قرون و نسل های آینده گردیده است.
یزید امر را بر مردم مشتبه ساخته و وارونه جلوه داده بود و چنین وانمود می کرد، لشکری را که به کارزار کربلا اعزام داشته برای قلع و قمع گروهی از خوارج عراق است و آن سرها که به حضورش آوردنده اند سر گردنکشان و شکنندگان عصای (وحدت) مسلمین است، اما در همین اوضاع و احوال بود که زینب دهان خونین به سخن گشود و مردم کوفه و شام را از حقیقت حال آگاه ساخت و به آنان اعلام نمود که اینک خود و این زنانی که از کربلا تا شام در اسارت آورده اند، جز دختران و خاندان رسول خدا نیستند. با این کار، ننگ رسوایی این جرم فجیع را بر دامان پلید یزید و یارانش جاودانه کرد.
زینب ضمن سخنان بلیغی که در کوفه و شام در مجلس یزید ایراد نمود، پرده از روی کار به یک سو زد و افکار خفته و بی خبر را بیداری و هوشیاری داد و حقیقت امر را که یزید و یارانش بیهوده می کوشیدند تا از دیده و اندیشه مسلمانان پنهان نموده و بر آن جنایت هولناک پرده اشتباه افکنند، بر ملا و آشکارا ساخت.
آری، زینب تنها کسی بود که مسوولیت نگهداری عیال و اولاد حسین و یاران او را برعهده گرفت. تا آنگاه که ایشان را از این سفر پر مخاطره به مدینه باز گردانید.
منبع: آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی، نگاهی کوتاه به زندگی زینب کبری(س)، بوستان کتاب، 1387، ص98 و 97.