فصاحت و بلاغت حضرت زینب سلام الله علیها
هنگامی که حضرت زینب علیها السلام در برابر آن مرد پلید و جنایتکار یعنی پسر زیاد قرار گرفت چنان پاسخ فصیح و بلیغی به او داد و بدین وسیله چنان مشتی به دهانش کوبید که آن دشمن غدّار و رذالت پیشه، با همه عداوتی که نسبت به آن خاندان پاک و مطهّر داشت، نتوانست تعجب خود را از آن همه شیوایی و رسایی سخن آن هم در قالب الفاظی با آن زیبایی و ایجاز پنهان دارد و با تبدیل عنوان فصاحت که یکی از کمالات بزرگ به شمار میرود، به عنوان سجعگویی و شاعری، باتحقیر گفت:
«انَّ هذِهِ لَسَجّاعَة، وَ لَعَمْری لَقَدْ کانَ ابُوها سَجّاعاً شاعِراً» [براستی که این زن در هنر سجعگویی زبردست است، پدرش نیز سجعگو و شاعر بود.]
زینب علیها السلام نیز در پاسخش فرمود: «ما لِلْمَرأَةِ وَ لِلسَجاعَة، انَّ لی عَنِ السَجاعَةِ لَشُغْلًا، وَ لکِنْ صَدْری نَفَثَ بِما قُلْتُ» [زن را با سجعگویی چه کار؟ مرا بدان دلبستگی نیست، و آنچه شنیدی سوز سینهام بود که بر زبان جاری شد!]
برگرفته از کتاب زینب علیهاالسلام عقیله بنی هاشم، نوشته هاشم رسولی محلاتی، ص38.